بیع صرف
الفصل الخامس- فی الصرف و هو بیع الأثمان و هی الذهب و الفضة بمثلها .......................
ذهب: طلا- فضه: نقره- تقابض: قبض کردن – اصطحاب: همراهی- غریم . :قرض دار. مدیون . مقروض . بدهکار.-خطوه: گام- ذمّه از ماده «ذَمَمَ» به معنی عهد، کفالت، امان، حرمت، حق و ضمان میباشد.
بیع صرف
صرف در اصطلاح عبارت است از خرید و فروش طلا و نقره در برابر هم؛ خواه طلا در برابر طلا، نقره در برابر نقره و یا یکی از آن دو در برابر دیگری،
در
بیع صرف، ثمن و مثمن باید به صورت نقد در مجلس معامله بین فروشنده و خریدار یا وکیل آن دو، مبادله و دریافت شود و در صورت
جدا شدن از یکدیگر بدون مبادله، بنابر قول مشهور معامله باطل است. خروج توأمان دو طرف از مجلسی که معامله در آنجا
صورت گرفته، تا زمانی که از یکدیگر جدا نشدهاند، موجب بطلان معامله نمیشود.
و لو قبض البعض خاصة قبل التفرق صح فیه أی فی ذلک البعض المقبوض...................
چنانچه مقداری از ثمن و مثمن قبض شود و مقداری دیگر قبض نشود، معامله تنها در مقدار قبض شده صحیح است و در صورتی که کوتاهی در قبض از هیچ کدام نبوده، دو طرف در فسخ یا امضای آن بخش مختارند و اگر کوتاهی از یکی بود، دیگری در فسخ یا امضا مخیر است و چنانچه هر دو کوتاهی کرده باشند، حق خیار هر دو منتفی میشود
reading it, you could be a great author. I will ensure that I bookmark your blog and will eventually come back down the road.
I want to encourage you to continue your great writing,
have a nice holiday weekend!