ابراهیم خندان

سوره مبارکه العنکبوت آیه ۶۹ وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ : و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

سوره مبارکه العنکبوت آیه ۶۹ وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ : و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

ابراهیم خندان

در این وبلاگ مطالب مختلف ارائه میگردد
تصویر فوق نمایی از روستای اسفندیار از توابع شهرستان طبس میباشد... .

راه تغییر دادن دیگران

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۰۷ ب.ظ

حسی که دیگران به شما دارند ناشی از حسی است که شما به آنها دارید.

اگر میخواهید حس دیگران به شما عوض شود حس خود را به دیگران تغییر دهید.

امیرالمومنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: اگر کسی می‌خواهد بداند نزد خدا چه منزلتی دارد، ببیند خدا نزد او چه منزلتی دارد. اگر خدا پیش او ارزش و منزلت دارد، او هم در پیشگاه خدا مقام دارد.
 

امام(علیه السلام) در این کلام نورانى راه پاک کردن سینه هاى مردم را از نیات سوء درباره یکدیگر، نشان مى دهد و مى فرماید: «کینه و بدخواهى دیگران را از سینه خود درو کن تا کینه و بدخواهى به تو از سینه دیگران ریشه کن شود»; (اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَیرِکَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِکَ).

بسیار مى شود که افراد به دلیل سوء ظن یا حسادت یا اصطکاک منافع، نیات سوئى درباره انسان در دل مى پرورانند، چگونه مى توان آنها را از میان برداشت؟ امام مى فرماید: از خود شروع کن، ابتدا به قلب خویش مراجعه کن ببین آیا نیت سوئى درباره دیگران دارى یا نه؟ اگر دارى آن را از سینه ات پاک کن چیزى نمى گذرد که خواهى دید سینه دیگران نیز از نیات سوء درباره تو پاک شده است. این مطلب دو دلیل دارد: نخست این که هرگاه انسان نیات بدى درباره دیگران داشته باشد خواه ناخواه در چهره یا سخنان و افعالش نمایان مى شود و همین امر سبب مى گردد دیگران در برابر او موضعى مشابه بگیرند; اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال کسى را از هرگونه بدخواهى پاک دیدند و آثار محبت و خیرخواهى در رفتار و گفتارشان نمایان گشت آنها نیز موضع مشابهى خواهند گرفت، بنابراین براى زدودن کینه ها از سینه ها و بدخواهى ها و نیات سوء دیگران باید از خودمان شروع کرد و این یکى از اصول مهم روانشناسى است که تا از خود شروع نکنى نباید انتظارى از دیگران داشته باشى.

دیگر این که رابطه مرموز خاصى در میان دلها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» یک واقعیت است. گویى دل ها در پنهانى با هم سخن مى گویند و رابطه برقرار مى سازند هنگامى که قلب کسى مملو از بدخواهى به دیگران گردد این پیام به قلب آنها منتقل مى شود و آنها مقابله به مثل مى کنند. این گفتار حکیمانه در واقع چهره دیگرى از گفتار پیش از آن است و هر کدام براى زدودن آثار سوء از نیات و رفتار و گفتار دیگران تأثیر خاص خود را دارند. به همین دلیل در روایتى که از طرطوشى در کتاب سراج الملوک نقل کردیم هر دو با هم آمده است.

شایان توجه این که واژه «شر» مفهوم وسیعى دارد که هر نیت سوء و کینه و عداوتى را فرا مى گیرد. در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید تفسیر دیگرى نیز براى این کلام حکمت آمیز ذکر شده است و آن این که منظور امام(علیه السلام) این است که مردم را به کار نیکى موعظه نکن و از کار بدى نهى منما مگر این که قبلاً خودت آن کار نیک را انجام داده باشى و آن منکر را ترک کرده باشى، زیرا اندرزدهنده ناپاک سخنانش در دل ها اثر نمى کند.(1)

البته این سخن یک واقعیت است; اما موافق منظور امام(علیه السلام) از گفتار حکیمانه بالا نیست، زیرا تعبیر به «صدر» در دو جاى این کلام حکمت آمیز نشان مى دهد که منظور، نیات سوء و کینه هاى درونى است نه افعال بیرونى.

این معنى نه تنها در رابطه انسان ها با یکدیگر، بلکه از یک نظر در رابطه انسان با خدا نیز صادق است، چنان که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ أرادَ أنْ یَعْرِفَ کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَاللهِ فَلْیَعْرِفْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ اللهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللهَ یُنَزِّلُ الْعَبْدَ مِثْلَ ما یُنَزِّلُ الْعَبْدُ اللهَ مِنْ نَفْسِهِ; هر کس مى خواهد بداند چه مقام و منزلتى نزد خدا دارد به منزلت خداوند نزد خود بنگرد، زیرا خدا منزلت بنده را همان گونه قرار مى دهد که بنده منزلت خدا را در دل و جان خود قرار داده است».(2)

در حدیث جالبى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که مردى خدمت آن حضرت عرض کرد: شخصى به من مى گوید من تو را دوست دارم چگونه بدانم که او راست مى گوید و واقعاً مرا دوست مى دارد؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «اِمْتَحِنْ قَلْبَکَ فَإنْ کُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ; قلب خود را بیازماى اگر تو او را دوست مى دارى او هم تو را دوست مى دارد». (قلوب با یکدیگر راه دارند).(3)

این سخن را با حدیث دیگرى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) درباره امام و پیروانش پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابن جهم» عرضه داشت: فدایت شوم مى خواهم بدانم من نزد تو چگونه ام؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «أُنْظُرْ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ; نگاه کن ببین من در نزد تو چگونه ام»(4). (5)

*****

پی نوشت:

(1). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 411.

(2). بحارالانوار، ج 71، ص 156، ح 74.

(3). اصول کافى، ج 2، ص 652، ح 2.

(4). میزان الحکمه، ح 3149.

(5). سند گفتار حکیمانه: همان گونه که در اسناد گفتار حکیمانه پیش گفتیم نویسنده کتاب سراج الملوک; طرطوشى این گفتار حکیمانه را به ضمیمه گفتار قبلى با تفاوت و اضافاتى در کتاب خود آورده که به خوبى نشان مى دهد از منبع دیگرى غیر از نهج البلاغه گرفته است. مرحوم ورام و آمُدى آن را در کتاب هاى خود نیز آورده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج4، ص 146)

اغلب مردم به دنبال این هستند که دیگران را تغییر دهند اما نمی‌دانند که چگونه این کار را انجام دهند. اغلب در این فکر هستند که اگر اطرافیان شان تغییر کنند زندگی آنها نیز بهتر شده و رها می‌شوند. اغلب به دنبال راه‌هایی هستند که بتوانند از طریق آن اطرافیان خود را تغییر دهند تا آرامش بیشتری بگیرند. بسیاری از مردم فکر می‌کنند که اگر دیگران تغییر کنند تمام مشکلات حل خواهد شد. آیا شما هم به این مساله فکر می‌کنید؟ خیلی وقت‌ها ما فکر می‌کنیم که اگر دیگری رفتارش را اصلاح کند، اگر دیگری کمی بهتر رفتار کند، اگر دیگری تغییر کند همه چیز درست می‌شود.

بسیاری از ما سال‌های زندگی خود را صرف کنترل و تغییر دادن دیگران می‌کنیم. بسیاری از ما بار‌ها به برخی از اطرافیان مان التماس می‌کنیم که تغییر کنند، حتی خیلی وقت‌ها آنها را تنبیه و مجازات می‌کنیم. بسیاری از ما سال‌ها انواع و اقسام ترفند‌ها را به‌کار می‌گیریم تا اطرافیان مان را تغییر دهیم، دعوا می‌کنیم، عاجز می‌شویم، التماس می‌کنیم، باج می‌دهیم، مجازات می‌کنیم و ده‌ها بازی روانی دیگر را با آنها راه می‌اندازیم به امید اینکه روزی مغلوب ما شوند و تغییر کنند. پس از سال‌ها تلاش ناگهان به خود می‌آییم و با یک فرد عصبانی، خسته، رنجیده و افسرده مواجه می‌شویم. بعضی از ما به وسواس، کامل گرایی، خود برتربینی و... دچار می‌شویم و برخی نیز مهرطلب می‌شویم. در هر صورت آخر این جاده خستگی، خشم، رنجش، فرسودگی و افسردگی است.

ما قادر هستیم که خودمان را تغییر دهیم. مردم همانی هستند که خود می‌خواهند باشند، دنیا هم همانی هست که قوانین جاری اش حکم می‌کند که باشد. هیچ چیزی با اجبار ما تغییر نمی‌کند. زمانی که ما تغییر می‌کنیم، به تدریج می‌بینیم که خیلی مسائل اطراف مان نیز شروع به تغییر می‌کنند. روابط ما عوض می‌شود، انسان‌های اطراف ما تغییر می‌کنند، شرایط و اتفاقات زندگی ما عوض می‌شود و... بنابراین، اگر به دنبال راه حلی برای تغییر دیگران هستید بدانید  تنها راه این است که خود شما تغییر کنید تا دیگران نیز تحت تاثیر تغییر شما میل به تغییر را پیدا کنند. اما همیشه افرادی هستند که نمی‌خواهند تغییر کنند و شما کاری نمی‌توانید انجام دهید جز اینکه یا آنها را بپذیرید یا از آنها فاصله بگیرید. آنکه در نهایت باید تغییر کند، خود ما هستیم!

إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (ای رسول ما، با آنکه تو هادی خلقی) چنین نیست که هر کس را تو دوست بداری هدایت توانی کرد لیکن خدا هر که را خواهد هدایت می‌کند و او به حال آنان که قابل هدایتند آگاه‌تر است.

هر گونه رفتاری که با هدف تغییر فرد مقابل صورت گیرد، مقاومت او را در پی خواهد داشت.

حتی ممکن است تلاش ما برای تغییر دیگران باعث تشدید رفتاری که قصد تغییرش را داریم در آن ها شود.

.

روش صحیح تغییر فرد مقابل

اگر خواهان تغییر رفتارهای دیگران هستیم باید ابتدا طرز فکر خود را تغییر دهیم.

مسئله این است که دلیل ناراحتی و رنج ما از رفتارهای دیگران، ذهنیات و افکاری است که وقتی در معرض آن رفتارها قرار می گیریم در ما ایجاد می شود.

درواقع طرز فکر ما این است:

رفتار فرد مقابل اشتباه است و باید تغییر کند.

سوالی که وجود دارد اینکه:

از کجا معلوم که طرز فکر ما درست باشد؟

اگر هدف ما از تغییر فرد مقابل کاهش رنج و عذابی است که از رفتارهای او می بریم، تنها کافی است طرز فکر خود را تغییر دهیم.

عامل ناراحتی ما این است که فکر می کنیم رفتار دیگری اشتباه است، پس اگر بتوانیم فکرمان را تغییر داده و این طور فکر کنیم که آن رفتار صحیح است، دیگر ناراحت نخواهیم شد.

آیا فرد مقابل باید تغییر کند؟

این طرز فکر که رفتارهای فرد مقابل درست است و نیازی به تغییر ندارد، از دو جهت درست است:

.

۱- اگر بتوانیم این طور فکر کنیم، دیگر ناراحت نخواهیم شد و آرامش بیشتری را تجربه خواهیم کرد.

۲- هر کس هر طور دلش بخواهد رفتار می کند و ما کنترلی بر رفتارهای دیگران نداریم.

بر اساس این واقعیت، چون رفتارهای فرد مقابل طبق خواسته ی خودش است، بنابراین درست است.

.

کافی است برای درک بهتر مورد دوم، خود را به جای دیگران بگذاریم:

آیا ما می پسندیم که دیگران بر رفتارهای ما کنترل داشته و بتوانند آن ها را تغییر دهند؟

مسلما این مسئله برای همه ناخوشایند است.

پس اینکه ما نمی توانیم رفتار دیگران را تغییر دهیم کاملا عادلانه است، چون آن ها نیز نمی توانند با ما چنین کاری کنند.

اما نکته ی بسیار جالب دیگری که وجود دارد اینکه:

در حالیکه بسیاری از ما نمی توانیم طرز فکر خود را که تنها چیزی است که کنترل صد در صد آن دست ماست تغییر دهیم و این طور فکر کنیم که “رفتار دیگران کاملا درست است”، چطور می توانیم رفتار دیگران را تغییر دهیم؟

واقعیت این است که ساده ترین کار ممکن تغییر افکار خودمان است.

اگر نتوانیم این کار ساده را انجام دهیم قطعا قادر به تغییر فرد مقابل هم نخواهیم بود.

برای تغییر فرد مقابل ابتدا باید قبول کنیم که تنها راه آن تغییر طرز فکر خودمان است.

اما سوالی که ممکن است ایجاد شود اینکه:

تغییر تفکر ما در مورد رفتارهای فرد مقابل چه تاثیری بر عملکرد او خواهد داشت؟

چرا با تغییر طرز فکر ما رفتارهای فرد مقابل تغییر می کند؟

مسئله این است که به احتمال بسیار زیاد آن دسته از رفتارهای دیگران که ما خواهان تغییرشان هستیم، در ارتباط با تمام افراد بروز نمی کند.

به عنوان مثال حتما از خیلی از افراد شنیده اید که می گویند:

“همسرمان در برخورد با دیگران خیلی خوب رفتار می کند و اهل شوخی و خنده است، ولی در خانه و در ارتباط با ما رفتار مناسبی ندارد”

و یا مثال های بسیار زیاد دیگری که می توان در موارد زیر به آن ها اشاره کرد:

  • روابط دوستانه
  • روابط کاری مخصوصا بین مدیر و کارمندان
  • روابط بین معلم و شاگرد
  • و …

درواقع این ماییم که با یکسری از رفتارهای خود باعث بروز رفتارهای نامناسب دیگران می شویم.

نکته این است که رفتارهای هر فردی حاصل افکاری است که دارد،

بنابراین اگر ما بتوانیم طرز فکر خود را تغییر دهیم، رفتارهایمان تغییر کرده و در نتیجه:

رفتارهای فرد مقابل هم در ارتباط با ما تغییر خواهد کرد.

.

چند نکته در مورد تمایل به تغییر فرد مقابل

فرمول تغییر فرد مقابل نکته ای است که در بالا به آن اشاره کردیم. یعنی:

تغییر افکارمان، باعث تغییر رفتارهای ما می شود.

در این حالت چون فرد مقابل رفتارهای متفاوتی نسبت به گذشته از ما می بیند، بنابراین دیگر مثل قبل با ما رفتار نخواهد کرد و رفتارهایش متناسب با رفتارهای جدید ما تغییر می کند.

اما علاوه بر این، در مورد تمایل به تغییر فرد مقابل ذکر چند نکته نیز خالی از لطف نیست:

.

نکته ۱: انتخاب درست افراد

اگر اطرافیانمان را به درستی و از میان افراد ارزشمند انتخاب کنیم، نه تنها تمایلی به تغییر رفتارهایشان نخواهیم داشت، بلکه از ارتباط با آن ها لذت برده و حتی در صورت دوری طولانی مدت از آن ها دلمان برای ویژگی های اخلاقی شان تنگ هم خواهد شد.

نکته ۲: نگاه بزرگ منشانه

اگر ما از نظر شخصیتی، فردی قوی و ارزشمند باشیم، به جای ناراحت شدن از رفتارهای اشتباه و نسنجیده ی دیگران، خود را در جایگاه معلمی خواهیم دید که دلیل رفتارهای غلط فرد مقابل را که در مقایسه با خودش مثل یک کودک است به خوبی درک می کند.

با این نوع نگاه، به جای ناراحتی از فرد مقابل، دلمان برایش می سوزد و اگر هم قرار باشد در جهت رشد و تغییرش اقدامی انجام دهیم، این کار را با صبر و مهربانی انجام خواهیم داد.

.

نکته ۳: خوب بودن یکی از طرفین رابطه کافی است

اصلاح و بهبودِ ارتباط بین دو نفر، مسئله ایست که اگر فقط یکی از آن ها وظیفه ی ارتباطی اش را به درستی انجام دهد میسر خواهد شد.

به عنوان مثال در رابطه ی بین معلم و کودک، حتما نمونه هایی را دیده اید که در آن ها، کودک وظیفه ی ارتباطی خود را به درستی انجام نمی داده، ولی از آنجایی که معلم (البته نه هر معلمی، بلکه معلمی آگاه و دلسوز) به خوبی می دانسته که باید به چه شکل عمل کند و رابطه را پیش ببرد، به مرور زمان، رفتار کودک هم به درستی تغییر کرده و اصلاح شده است. تا جایی که این نوع روابط در اغلب اوقات تبدیل به تجاربی لذت بخش برای هر دو طرف شده و حتی بعضا تا سال های سال نیز ادامه یافته است.

بنابراین نباید این طور فکر کنیم که تغییر افکار و رفتارهای ما به صورت یک طرفه موثر نیست و فایده ای ندارد.

نکته ۴: افزایش ظرفیت و آستانه ی تحمل

اگر کمی نگرش و آستانه‌ی تحمل خود را ارتقاء دهیم، شاید به این نتیجه برسیم که طرف مقابل واقعا هیچ مشکلی ندارد.

درواقع در مقایسه با مشکلاتی که در جهان وجود دارد، رفتارهای دیگران هر چقدر هم که بد باشد، عذاب آور و ناراحت کننده نیست.

بنابراین ارزشی ندارد که به خاطرشان، خود، فرد مقابل و اطرافیانمان را ناراحت کنیم.

منظور از اطرافیان، افرادی است که ممکن است شاهد دعوا و مشاجره ی ما باشند.

مثل فرزندان که متاسفانه در برخی خانواده ها شاهد دعوا و جروبحث والدینشان هستند.

این نوع نگرش، در درجه‌ی اول خودمان را رشد داده و باعث خواهد شد تا در سطحی بالاتر قرار گرفته و با مسائلی که واقعا بزرگ و مهم است، سروکار داشته باشیم.

یکی از اصلی‌ترین دلایل بزرگی و موفقیت انسان‌های مهم جهان و تاریخ (از کارآفرینان بزرگ گرفته تا رئیس جمهور کشورها، نویسنده‌ها، دانشمندان، فیلسوف‌ها و غیره) این است که به مسائل بزرگ پرداخته و خود را درگیر مشکلات کوچک و ناچیز نکرده اند.

بنابراین اگر می‌خواهیم تبدیل به فردی بزرگ و تاثیرگذار شویم،

باید سعی مان بر این باشد که مسائلمان متفاوت و بزرگ تر از مشکلات انسان های عادی باشد.

از حضرت امام علی(ع)چنین حکآیت شده است:

هر کس خویش را پیشوای دیگران قرار داد، باید اصلاح خویش را بر اصلاح دیگران مقدم بدارد و پیش از آن که مردم را با زبان خود دعوت نماید، با سیرت و رفتار خود دعوت کند. کسی که معلم و ادب کننده خویشتن است، به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی مردم است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۲۶
ابراهیم خندان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی