ابراهیم خندان

سوره مبارکه العنکبوت آیه ۶۹ وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ : و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

سوره مبارکه العنکبوت آیه ۶۹ وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ : و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

ابراهیم خندان

در این وبلاگ مطالب مختلف ارائه میگردد
تصویر فوق نمایی از روستای اسفندیار از توابع شهرستان طبس میباشد... .

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • سالمند

     

    • کسی‌که به‌سبب پیری نمی‌تواند روزه بگیرد یا برای او مشقت دارد، وظیفه‌اش درخصوص روزه چیست؟

      روزه‌گرفتن بر او واجب نیست؛ اما:

    • الف. درخصوص قضای آن درصورت توانایی بدون‌مشقت:

      احتیاط واجب قضا کند (حضرت امام و امام خامنه ای و آیت الله مکارم).

      قضا واجب نیست (آیت الله سیستانی).

    • ب. درخصوص پرداخت فدیه:

      درصورت مشقت باید برای هر روز یک مد طعام گندم یا جو و مانند این‌ها به فقیر بدهد (حضرت امام، امام خامنه ای، آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم).

      منبع

      1. العروه الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی موارد جواز الافطار؛ توضیح المسائل مراجع، مسئلۀ۱۷۲۵و۱۷۲۶؛ منهاج الصالحین، کتاب الصوم، ذیل مسئلۀ۱۰۴۱؛ المسائل المنتخبه، مسئلۀ۴۷۴؛ امام خامنه ای، تحریر المسائل، ص298، ذیل م1030 و رساله آموزشی، درس63 و استفتاء خصوصی، شماره 773524، تاریخ 14/03/96؛

  •  
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۱۵
ابراهیم خندان

روزه مشاغل سخت

 

  • آیا برکسانی‌که کارهای سخت دارند، و مجبور هستند در بین روز کار کنند، روزه واجب است؟

    اگر روزه‌گرفتن برای آنان ضرر ندارد، ولی به‌علت مثلاً طولانی‌بودن روز و شدت گرما اتمام روزه بر آنان حَرَجی است و مشقّتی فوق‌العاده دارد که عادتاً تحمل‌پذیر نیست، باید از ابتدای روز، روزه بگیرند (‌سیستانی: باید به‌قصد قربت مطلقه روزه بگیرند.) هنگامی‌که دچار ضعف شدید یا تشنگی زیاد شوند که ادامۀ روزۀ ماه مبارک رمضان بر آنان حَرَجی شد، می‌توانند آب بیاشامند یا غذا بخورند ولی روزۀ آن‌ها باطل می‌شود (حضرت امام، امام خامنه ای، آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم).

    منبع

    1. توضیح المسائل مراجع، اقتباس‌شده از مسئلۀ۱۵۸۱و۱۵۸۳؛ العروه الوثقی، کتاب الصوم، فصل فی شرائط صحة الصوم، الأمر السادس؛ سیستانی، منهاج الصالحین، مسئلۀ۱۰۲۹و۱۰۳۰؛ استفتائات امام، ج۱، ص۳۱۹؛ سیستانی، توضیح المسائل جامع، م1914؛ مکارم، سایت، (http://l1l.ir/4kf-) و استفتاء خصوصی، کد رهگیری:و 9606030002و (http://l1l.ir/4k5b) ؛ امام خامنه ای، سایت، احکام روزه، س8و9و10و12و77؛

  • اکتفا کردن در خوردن به مقدار ضرورت در صورت ناتوانی از ادامه روزه 

    آیا در خوردن و آشامیدن باید به حد ضرورت اکتفا شود یا خیر؟ و آیا امساک در ادامه روز لازم است یا خیر؟

    می تواند افطار کند و امساک لازم نیست (حضرت امام، امام خامنه ای).

    بنا بر احتیاط لازم، در خوردن و آشامیدن، به‌مقدار ضرورت اکتفا کنند و در ادامه روز امساک نماید (آیت الله سیستانی، آیت الله مکارم)

    منبع

    1. توضیح المسائل مراجع، مسئلۀ‌۱۵۸۱؛ سیستانی، منهاج الصالحین، مسئلۀ۱۰۳۰؛ امام خامنه ای، سایت، احکام روزه، س8 و9 و10 و12 و77؛ حضرت امام، تحریر الوسیله، شرائط صوم، اقتباس از م1 و استفتائات، ج1، احکام روزه، اقتباس از س47 و48 و50 و51.

  •  
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۱۳
ابراهیم خندان
  • روزۀ افراد معتاد

    روزه افرادی که معتاد به مواد مخدر هستند و امکان ترک مواد مخدر برای آنها وجود ندارد، چه تکلیفی نسبت به روزه دارند؟

    • اگر شخص معتاد توان گرفتن روزه را به صورت ادائی و قضائی را ندارد، واجب است روزه بگیرد و با فرض اضطرار در کشیدن تریاک، تکلیفش این است که از مفطرات غیر از کشیدن تریاک، امساک کند و آن را هم به‌مقدار ضرورت اکتفا کند (حضرت امام).

      صِرف آن مجوز براى ترک روزه نیست، ولى اگر روزه گرفتن براى ایشان ضرر داشته باشد یا تحمل آن همراه با مشقّت زیاد باشد، هر وقت به حرج افتاد مى‌تواند افطار نماید ولى تا در حرج واقع نشده، نباید روزه را باطل کند و در هر صورت قضاى روزه‌هاى ماه رمضان که فوت مى‌شود، واجب است (امام خامنه ای).

      استفاده از آنها اگر به وسیله تزریق باشد موجب بطلان نیست (آیت الله سیستانی).

      روزه بنابر احتیاط واجب صحیح نیست، و همگان قدرت ترک آن را لااقل در طول روزهای ماه رمضان دارند و این ماه مبارک، فرصت مناسبی برای ترک آن است (آیت الله مکارم).

      منبع

      1. امام خمینی، توضیح المسائل، ج۲، بخش استفتائات، ص۸۰۰، سؤال۱۴؛ استفتای خصوصی: امام خامنه ای، شماره استفتاء: 457574 و سایت، احکام روزه، اقتباس از سوال 77و 150؛ آیت الله سیستانی، کد : ۲۰۷۶۴۷؛ آیت الله مکارم، کد : 9304140475و سایت، پرسش و پاسخ، yon.ir/2XavL؛

    • قضای روزه معتاد

      معتادی که توان گرفتن قضای روزه را هم ندارد، چه تکلیفی دارد؟

      اگر شخص معتاد توان گرفتن روزه را به صورت ادائی و قضائی را ندارد، واجب است روزه بگیرد و با فرض اضطرار در کشیدن تریاک، تکلیفش این است که از مفطرات غیر از کشیدن تریاک، امساک کند و آن را هم به‌مقدار ضرورت اکتفا کند (حضرت امام).

      در صورت توانایی باید روزه را بگیرد و همگان این قدرت را دارند و الا بنابراحتیاط واجب باید از چیزهاى دیگر اجتناب نماید و براى هر روز یک مدّ طعام کفّاره بدهد (آیت الله مکارم).

      منبع

      1. توضیح المسائل مراجع، ج۲، مسائلی که در باره موضوعات گوناگون از حضرت امام استفتاء شده ، س14 و مکارم، سایت، پرسش و پاسخ، مبطلات روزه، رساندن غبار غلیظ، (https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=45819&mid=258790؛)

  •  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۳۶
ابراهیم خندان

بسم الله الرحمن الرحیم

فاقرؤا ما تیسر من القرآن» «تا می توانید به خواندن قرآن بپردازید

هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون ......( الزمر، 9): آیا کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟

و ما یستوی الأعمی و البصیر». «و هرگز نابینا با بینا مساوی نیست.

إنما یخشی اللّه من عباده العلماء، إن اللّه عزیز غفور. «همانا از میان بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می ترسند و خداوند عزیز و غفور است

حضرت علی (ع) در زمینه علم‌آموزی و مطالعه خطاب به انسان مومن می‌فرمایند: «علم و ادب بهای جان توست پس در فراگیری علم و دانش و مطالعه پیرامون آن دو، کوشا باش و هرچه بر علم، آگاهی و ادب تو افزوده شود، قدرو منزلت تو بیشتر می‌شود. ( بحارالانوار ج 1، ص 180)

حضرت امام علی(ع)به کمیل بن زیاد می فرماید: «ای کمیل! بدان که علم نگهبان توست و تو نگهبان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی دنیوی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد. خرج نمودن و هزینه کردن از مقدار ثروت می کاهد اما انفاق دادن علم و نشر آن به دیگران آن را بیشتر و بیشتر می کند

در احادیث نبوی آمده است: «علم را بیاموزید زیرا فراگیری آن خداگرایی، کسب آن عبادت و مدرسه اش ذکر و تسبیح، تحقیق و بررسی و مطالعه اش جهادو آموزش دادن آن صدقه و بخشش از آن موجب نزدیک شدن به خداوند می شود

 پیامبر اکرم(ص)فرموده اند: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد». «ز گهواره تا گور دانش بجوی

علی علیه السلام: الکُتُبُ بَساتینُالعُلَمَاء» ((۱)) . غررالحکم ۹۴: ، حدیث ۱۹۲.).: «کتابها باغهای اندیشمندان است

احادیثی در باره اهمیت کتاب و کتابخوانی

احادیث

1-      امام صادق(ع): خداوند برهمه نیکان وبدان با دادن توانایی نوشتن وحساب کردن منت گزارده است. اگر این توانایی نبود، آنها همه چیز را به هم در می آویختند.

2-      امام صادق(ع): کتاب هایتان را نگه دارید که در آینده به آنها نیاز خواهید داشت.

3-      حضرت علی(ع): کسی که با کتاب ها خود را آرمش دهد، هیچ آرامشی را از دست ندهد.

4-      حضرت علی(ع): دل نیز همچون تن پژمرده می شود، پس دل را با سخنان حکیمانه شاداب کنید.

5-      پیامبراکرم(ص):صاحب قلم را روز قیامت در تابوتی آتشین_ که با قفل های آتش بسته شده است- بیاورند. سپس نگاه کنند که قلم در چه جهت به جریان است. اگر قلم را در اطاعت و رضای الهی به کار گرفته باشد، ازتابوت بیرون آورده می شود، ولی اگر از قلم در راه معصیت خداوند بهره جسته باشد، به اندازه هفتاد سال پرتاب می شود.

6-       پیامبراکرم(ص): آن هنگام که قیامت شود، قلم عالمان با خون شهیدان سنجیده گردد وقلم دانشمندان بر خون شهیدان برتری یابد.

7-      پیامبراکرم(ص): گاه مومنی از جهان در گذرد وتنها یک برگ کاغذ از خود به میراث بگذارد که دانشی برآن نوشته باشد، همان یک برگ پرده ای  میان او و آتش دوزخ خواهد افکند.

8-      پیامبراکرم(ص): هرکه بمیرد ومیراث  او دفتره ودوات باشد، به بهشت می رود(ربانی،138،ص15-19)

9-      حضرت علی(ع): کتاب غذای روح بشر است.

10-  حضرت علی(ع): هر علمی که به کتابت نیاید، ضایع است(قربانعلی زاده، 1380،ص30).

11-  حضرت علی(ع): هر ظرفی با ریختن چیزی دران پر می شود به جز ظرف دانش که هرچه در آن جای دهی وسعتش  بیشتر می شود( نهج البلاغه، حکمت205). 

12-  حضرت علی(ع): حکمت گمشده مومن است، حکمت را فراگیر هرچند از منافقان باشد( نهج البلاغه، حکمت 80)

 

سخنانی از ائمه اطهار و بزرگان درباره اهمیت مطالعه، کتاب و علمآموزی

 

حضرت علی (ع): کاش میدانستم کسی که از علم بی نصیب مانده چه چیز به دست آورده است. و آن کس که از علم بهرهمند شده چه چیز بدست نیاورده است .

حضرت علی (ع): در علم و ادب بکوشید چه آنکه عالم، عزیز و گران قدر است، اگر چه به خاندان بزرگی منتسب نباشد، اگر چه فقیر و بیبضاعت باشد، و اگرچه جوان باشد (شرح ابن ابی الحدید).

پیامبر اکرم (ص): اطاعت از فرمان الهی و پرستش ذات اقدس او بر اثر علم است ، خیر دنیا و آخرت در پرتو علم بدست میآید، و شرّ دنیا و آخرت از جهل و نادانی دامن گیر انسان میشود (بحار، جلد 1، ص 64).

حضرت علی (ع): شایستهی مرد عاقل آن است که نظر صائب خردمند را بر اندیشه خود بیفزاید و دانش خویش را به علم دانشمندان پیوند دهد (غررالحکم ، ص 384).

حضرت علی (ع): به هر نسبت که دانش آدمی زیادتر میشود توجه خود را به نفس خویش افزون میکند و برای نیل به سعادت و صلاح سعی و کوشش خود را به کار میاندازد (مستدرک 2،ص310).

حضرت علی (ع): عقل که غریزهی اختصاصی انسان و از سرمایههای طبیعی بشر است با علمآموزی و تجربه اندوزی افزایش مییابد (غررالحکم ،ص67).

امام صادق (ع): مطالعهی بسیار و پیگیر در مسائل علمی، باعث شگفتی عقل و تقویت نیروی فکر و فهم است .

رسول اکرم (ص): صبح کن و روزت را بگذران که یا عالم باشی یا علمآموز، بپرهیز از اینکه عمرت در لذائذ غفلت زا و کامجوئی های زیان بخش سپری گردد (مشکوه الانوار ،ص133).

حضرت علی (ع): تملّق گفتن و حسد بردن از خلقیات مردم با ایمان نیست مگر در راه فرا گرفتن علم و دانش (تحفالعقول ص207).

حضرت علی (ع): کسی که چیزی را نمیداند حیا نکند از اینکه آن را بیاموزد (بحار، جلد 1،ص57).

حضرت علی (ع): در خردسالی علم بیاموزید تا در بزرگسالی به برتری و سیادت نائل آیید (شرح بن ابی الحدید 20، کلمهی 98 ، ص 267).

حضرت علی (ع): علم و دانش بیش از مقداری است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمیتواند بر همهی آنها واقف گردد پس از هر علمی بهتر و شایسته ترش را فرا گیرید (غررالحکم، ص 265).

حضرت علی (ع): بهترین مطالبی که شایسته است جوانان یاد گیرند چیز هایی است که در بزرگسالی مورد نیاز باشد و بتوانند در زندگی اجتماعی از آموختههای دوران نوجوانی خود استفاده نمایند (شرح بن ابی الحدید، 20، کلمهی 817).

حضرت علی (ع): مردم هنگام غذا خوردن در شب چراغ روشن میکنند تا با چشم خود ببینند چه طعامی میخورند ولی در تغذیهی روانی خود همت ندارند تا چراغ عقل را با شعلهی علم روشن کنند که از غذای آلوده مصون بمانند و دچار عوارض نادانی و گناه در عقاید و اعمال خود نشوند (سفینه، ص84).

حضرت علی (ع): علم و ادب ارزش وجود تو است. در تحصیل علم کوشا باش، چرا که به هر مقداری که بر دانش و ادبت افزوده شود قدر و قیمتت افزایش مییابد (مشکوه الانوار ، ص 135).

رسول اکرم (ص): طلب دانش بر هر مسلمانی فرض است. به راستی خدا دانش جویان را دوست دارد (اصول کافی، جلد 1 ،ص 83).

امام صادق (ع): طلب دانش فریضه است.

رسول اکرم (ص): هر که راهی رود که در آن دانشی جوید، خدا او را به راه بهشت برد و به راستی فرشتگان برای طالب علم پرهای خو را فرو نهند به نشانهی رضایت از او و این محقق است که برای طالب علم، هر که در آسمان و زمین است آمرزش خواهد تا برسد به ماهیان دریا، فضیلت عالم بر عابد چون فضیلت ماه است بر ستارگان در شب چهارده و به راستی علما وارث پیغمبرانند زیرا پیامبران دینار و درهمی به ارث نگذاشتند ولی ارث آنها علم بود و هر که از آن بر گرفت بهره ی فراوانی برده (اصول کافی، جلد 1، ص 97).

امام صادق (ع): هر که دانشی آموزد و به کار بندد و آن را برای خدای تعالی تعلیم دهد در ملکوت آسمانها بزرگش خوانند و گویند برای خدا یاد گرفت، برای خدا عمل کرد، و برای خدا تعلیم داد.

ابراهیم صحبا: بهتر از کتاب، کسی در زمانه یار تو نیست که هیچ یاری، شب و روز در کنار تو نیست.

حضرت علی (ع): کسی که با کتابها خود را آرامش دهد؛ هیچ آرامشی را از دست ندهد.

حضرت علی (ع): بر تو باد از کتاب ها، فرا گرفتن آن چه در آن هاست.

حضرت علی (ع): کتاب غذای روح است.

حضرت علی (ع): کتاب، بستانهای عالمان و دانشمندان است.

حضرت علی (ع): کتاب، بهترین گوینده و سخن ران است.

حضرت علی (ع): کتاب، بیانگر انگیزههای درونی انسان است.

 

ویکتور هوگو: خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد: کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.

ولتر: برگ های کتاب، به منزلهی بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.

دکارت: مطالعه یگانه طریق آشنایی و گفتگو با بزرگان است.

ویلیام شکسپیر:‌ در دنیای پر مکر و فسون، گوشه کتابخانه ‌ام را بر هر مقامی ترجیح میدهم.

سیدنی اسمیت: در نظرم چیزی نفیستر از کتاب وجود ندارد.

ج. روکین: ارزش بعضی از کتابها موقتی است ولی ارزش برخی دیگر ابدی.

فرانسیس بیکن: کمال انسانی تنها از راه خواندن کتاب انجام میگیرد.

لرد چستر فیلد: بهترین کتاب،‌ بهترین همنشین است.

انیشتین: افکار و اندیشه های انسان به گونهای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشهها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیونها انسان را در راه مخصوصی بیندازد.

مونتسکیو: من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشدکتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.

کارلایل: دانشگاه واقعی، جایی است که مجموعه ای از کتاب در آن جمع آوری شده باشد.

موریس مترلینگ: آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمی گذرد، ولی کسی که به کتاب یا تحقیق علاقهمند است، هنگامی که به مطالعه یا تفکر مشغول است، جهنم، به تنهایی برای او بهترین بهشتهاست.

آبراهام لینکلن: بدون حکومت، می شود زندگی کرد، ولی بدون کتاب و مطبوعات نمی شود.

ویکتور هوگو: خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد، یا کتابهای خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.

سقراط: جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد.

بیهقی: بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است و آن گاه که دوستان تنهایت نهند، میتوانی به آن سرگرم شوی. اگر او را هم راز خویش قرار دهی، سرّ تو را فاش نمیکند و با کتاب است که می توان به دانش و نیکیها دست یافت.

منتسکیو: کتاب را زیاد مطالعه کنید تا بفهمید که هیچ نمیدانید.

عماد کاتب: تا به حال ندیدم کسی امروز کتابی بنویسد، مگر اینکه فردا میگوید: ای کاش این عبارت را تغییر می دادم که اگر چنین می نوشتم، بهتر بود و ای کاش این جملات را اضافه میکردم که اگر چنین می شد، نیکوتر بود و ای کاش این قسمت مقدّم بود که اگر چنین بود، جالب تر بود و این شگفت انگیز و مایه عبرت است و این خود، دلیل بر جهل و نادانی بشر است.

سیسرون: اتاق بدون کتاب، مانند جسم بی‌روح است.

پلو تارک: پرورش روحی بشر بر عهده کتاب است.

تولستوی: در دنیا لذتی نیست که با لذت مطالعه برابری کند.

هوگو: کتاب، جام جهان نماست.

لولین فایر: کتاب خواندن، بزرگ‌ترین لذت هر مرد شرافتمندی است.

ماکسیم گورگی: کتاب‌ها بودند که به من کمک کردند تا از باتلاق نادانی بیرون آیم وگرنه نابود می شدم.

بلینسکی: کتاب، برای تعلیم و تربیت نوشته شده است و نقش تعلیم و تربیت، بی اندازه مهم است؛ زیرا سرنوشت قطعی بشر را تعیین می کند.

دیدرو: هنگامی‌ که مردم از کتاب خواندن باز می مانند، از فکر کردن باز می مانند.

 

 امام رضا علیه السلام عقل‌ شخص‌ مسلمان‌ تمام‌ نیست‌ ، مگر این‌ که‌ ده‌ خصلت‌ را دارا باشد : از اوامید خیر باشد ، از بدى‌ او در امان‌ باشند ، خیر اندک‌ دیگرى‌ را بسیار شمارد ، خیر بسیار خود را اندک‌ شمارد ، هرچه‌ حاجت‌ از او خواهند دلتنگ‌ نشود ، در عمر خود از دانش‌طلبى‌ خسته‌ نشود ، فقر در راه‌ خدایش‌ از توانگرى‌ محبوبتر باشد ، خوارى‌ در راه‌ خدایش‌ از عزت‌ با دشمنش‌ محبوبتر باشد ، گمنامى‌ را از پرنامى‌ خواهانتر باشد . سپس‌ فرمود : دهمى‌ چیست‌ و چیست‌ دهمى‌ ! به‌ او گفته‌ شد : چیست‌ ؟ فرمود : احدى‌ را ننگرد جز این‌ که‌ بگوید او از من‌ بهتر و پرهیزگارتر است‌
تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 467

 

فواید کتابخوانی

  1. کسب علم و دانش 
  2. بهبود مغز
  3. کاهش استرس
  4. بهبود حافظه
  5. بهبود تخیل
  6. توسعه مهارتهای تفکر انتقادی
  7. بهبود مهارت نوشتن
  8. بهبود مهارتهای ارتباطی
  9. بهبود تمرکز
  10. سرگرمی ارزان
  11. دادن انگیزه
  12. بهبود سلامت
  13. فراگیری انواع مهارتها
  14. ساختن اعتماد به نفس
  15. سرگرمی قابل حمل
  16. بهتر خواب دیدن
  17. دیدن دنیای دیگر
  18. بهبود خلاقیت
  19. سرعت یادگیری
  20. افزایش گزینه های انتخاب
  21. بهبود اخلاق
  22. افزایش هوش
  23. اجتماعی شدن

امــروز حضرتعالــی از ســومین نمایشــگاه بینالمللــی کتــاب تهــران بازدیــد فرمودیــد. ارزیابــی جنابعالــی از ایـن نمایشـگاه چیسـت، وضعیـت کتـاب و کتابخوانـی را چگونـه میبینیـد و چـه رهنمـودی بـرای ترغیـب و تشـویق بیشـتر مـردم بـه کتابخوانـی میفرماییـد؟ ّحیم ّحمنالر بسم َّ اللالر ضرورت ورود کتابخوانی به زندگی مردم نمایشــگاه خــوب و دیــدار آموزندهیــی بــود. کتابهایــی را در اینجــا دیــدم کــه از نشــر و یــا تألیــف بعضــی از آنهــا اطــاع نداشــتم. بــه اغلــب غرفههــای ایرانــی ســر زدم و بــه آنهــا خداقوتــی گفتــم. مسـألهی کتـاب، مسـألهی خیلـی مهمـی اسـت. مـن عـاوه بـر اینکـه خـودم بـه کتـاب و کتابخانـه شـایق هســتم و ایــن یکــی از انگیزههایــی بــود کــه مــن را بــه اینجــا آورد، علــت عمدهیــی کــه بــه ایــن نمایشــگاه آمــدم، ایــن بــود کــه از اینجــا بــه همــهی مــردم پیــام بدهــم کــه کتابخوانــی را جــدی بگیرنــد و کتــاب بخواننــد. متأسـفانه کتابخوانـی، جـز در بیـن یـک عـده از اهـل علـم و اهـل تحصیـل و کسـانی کـه بـه طـور قهـری بـا کتــاب ســر و کار دارنــد، یــک کار رایــج و روزمــره بــه حســاب نمیآیــد؛ در حالــی کــه کتابخوانــی بایــد مثــل خــوردن و خوابیــدن و ســایر کارهــای روزانــه، در زندگــی مــردم وارد بشــود. چـرا مـا وقتـی کـه یـک کتـاب خـوب را نـگاه میکنیـم، میبینیـم کـه مثـا ده هـزار نسـخه از آن چـاپ شـده

*. مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما، پس از بازدید  امام خامنه ای از سومین نمایشگاه بینالمللى کتاب تهران 19/02/13

امام خامنه ای

مـن میگویـم بایسـتی جوانـان، پیـران، مـردان، زنـان، شـهریها، روسـتاییها و هـر کسـی کـه بـا کتـاب میتوانـد ارتبــاط برقــرار کنــد، بایــد کتــاب را در جیبــش داشــته باشــد و تــا یکجــا بیــکار نشســت - مثــل اتوبــوس، ِ تاکســی، مطــب پزشــک، اداره، در دکان وقتــی کــه مشــتری نیســت، در خانــه بــه هنــگام اوقــات فراغــت - کتــاب را دربیــاورد و بخوانــد.

گستره کتاب

کتاب مثل اقیانوس بیکرانی است که ناشناخته های بسیاری دارد و هر کس به فراخور حالش دل به ژرفای آن می سپارد و با انبانی پُر باز می گردد. در این دریای عمیقِ معرفت، گوهرهای نابی وجود دارد که تنها تلاشگران چیره دست می توانند به آن دست بیابند.

میراث ماندگار

کتاب میراثی ماندگار و پدیده ایی شکوهمند و با ارزش است که زندگی بشر را روشن می کند و خداوند بزرگ معجزه ابدی آخرین فرستاده اش را کتاب قرار داد؛ کتابی که سرآمد همه کتاب هاست. آیین آسمانی ما، پرچمدار کتاب و کتابخوانی است. اگر در تاریخ اسلام کاوش کنیم، این حقیقت را که اسلام، دین اندیشه و معرفت، آیین دانش و معنویت است به روشنی در می یابیم. ما وارث نظام گران بها و فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی هستیم، تا به چه میزان با برخورداری از آثار مکتوب در راه احیای این فرهنگ بکوشیم.

سرگذشت کتاب

کتاب در طول سالیان دراز، سرگذشتی تلخ و شیرین داشته است، زمانی در غربت و تنهایی و زمانی در اوج شکوفایی بوده است امّا نقش برجسته و سازنده کتاب در تکامل فردی و اجتماعی مشهود است. سزاوار نیست به چنین عنصر مهمی کم توجّه باشیم و آن را فراموش کنیم.

زیباترین جلوه آفرینش

کتاب را باید یکی از زیباترین و مهم ترین جلوه های فرهنگی بدانیم و آن را از گرانسنگ ترین پدیده ها و میراث بشر به حساب بیاوریم. شکوه این ارزش را باید در تابش «اَلَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم؛ پرودرگاری که به قلم آموخت» جستجو کنیم. خداوند یگانه به قلم و حرمتش سوگند یاد کرده و معجزه همیشه جاوید آخرین سفیر سعادت را کتاب آسمانی دانسته است.

این نشانه روشن، افزون بر پیشینه پربار فرهنگیان و شمار کتاب ها و کتابخانه ها و کتاب نگاران و نام آوران، ما را ترغیب می کند ریشه های کهن و مانای کتاب را با نگرشی نو، به بررسی بنشینیم.

نگاشته های روشنی بخش

کتاب مثل خورشید، فضای زندگی ما را روشن می کند و نور و گرمی می بخشد. کتاب مانند باران بر سرزمین دل ها می بارد و گلبوته های اندیشه را بارور می کند و طراوت می بخشد. کتاب نقش پرندگان را به انسان ارزانی می دارد و او را به پرواز در آسمان اندیشه رهنمون می سازد. کتاب در پیشرفت های روزافزون بشر، در عرصه دانش و نوآوری و فرهنگ، نقش فعال داشته است. بی شک آنهایی که گام های بلندی در وادی ادب و فرهنگ و دیگر زمینه ها برداشته اند، با کتاب و کتابخوانی بیگانه نبوده اند.

ابزار دینی ـ فرهنگی

تمامی ادیان آسمانی و مردان بزرگ تاریخ، از طریق کتاب جاودانه مانده اند و این گویای اهمیت عنصر کتاب در پویایی جامعه است. روابط و تبادل فرهنگی جوامع بشری نیز در پرتو کتاب پر رونق شده است.

کشف افق های تازه

به وجود آوردن زمینه های پیوند و دوستی با کتاب، از اهمیتی خاص برخوردار است، کتابخوانی علاوه بر ایجاد ارتباط بین ما و مطالعه، درهای دانش و بینش را بر روی ما باز می کند و آگاهی های روشنی بخشی به خواننده می دهد و افقهای جدیدی از اندیشه و فهم را در برابر آدمی می گشاید.

بی مانندترین گوهر

بسیاری از کتاب ها صدف های گرانبهایی هستند که تنها با یک بار خواندن، گوهر وجودشان را نمی توان به دست آورد. این آثار نیاز به تدبّر دوباره خوانی و کند و کاو دارند؟ کتاب های استاد شهید مرتضی مطهری از این نمونه اند.

کتاب مرجع

بهترین، مهم ترین و اصیل ترین کتاب مرجع برای کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی، کلام آسمانیِ حق یعنی قرآن کریم است، مبادا در مراجعه به این کتاب ارزشمند و بهره وری از این منبع شگرف الهی، کوتاهی کنیم و از دریای بیکران رحمت و شفای آن غافل بمانیم. اگر توانایی خواندن آن را نداریم، دست کم ترجمه آن را بخوانیم و با آن اُنس و پیوند داشته باشیم، تا چاره درد و رنج خود کنیم و به تشویش ها و پریشانی ها پایان دهیم، زیرا شفای دردمندان در آن است.

عادت به کتاب خوانی

باعث تأسف است عادت به مطالعه هنوز در جامعه ما رواج نیافته و هنوز عده ای کتاب و حتی روزنامه نمی خوانند باید برای رشد فرهنگ عمومی تلاش بکنیم، تا همه اهل مطالعه باشند، به هنگام کارهای روزمره رفت و آمد و در دیگر فرصت های زندگی، لحظه های ارزشمندی وجود دارند که می توانیم از آن بهترین بهره را ببریم و همت کنیم. همراه خود، کتاب یا هر سرگرمی مفید و آموزنده دیگری را داشته باشیم، تا عمر و وقتمان هدر نرود.

زمان های بسیاری از دست می دهیم که فرصت آن باز نمی گردد و از بسیاری از لحظه های آموختن، کمترین سود و استفاده را می بریم! راستی چرا همواره کتاب یا هر آفرینش فرهنگی ممکن، در دست و کنار و همراه ما نیست!؟

بازتابی از نور

کتاب، ابزار مناسبی برای بازتاب نور و جلوه جمال فرهنگ اسلامی و انسانی بر دل های ماست، در پرتو کتاب می توانیم شکوفایی و سرسبزی و بالندگی فرهنگ دینی و انسانی را به نظاره بنشینیم و خودمان را برای رشد و تعالی آماده کنیم.

میراث ملی

فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی، در گذشته و حال، هزاران کتاب در رشته های مختلف نوشته و به بشر هدیه داده است، آثاری که در میان کتاب های دیگر، مثل آفتاب عالمتاب و همچون نسیم بهاران، روح نواز و سلامتی بخش است. پاسداری از این میراث شکوهمند یکی از وظایف ما می تواند باشد. نگارش و چاپ و نشر کتاب خوب و کمک به گسترش فرهنگ کتابخوانی می تواند یکی از تکالیف مهم همه فرهنگ دوستان به شمار آید.

مائده آسمانی

کتاب غذای روح آدم است، اگر سالم و نشاط آور و نیروبخش باشد، اما اگر مسموم و زیان آور باشد، حتی اگر با ظاهری آراسته و دلربا عرضه شود، باید فضای جان و دل را از آن دور نگه داریم و مواظب باشیم دل و دین ما را فاسد نکند.

بوستان سبز کتاب

قدم زدن در بوستان سرسبز کتاب، شادی بخش و روح پرور است؛ اگر به جای سوسن های نور و روشنایی، خارهای تیرگی بوستان را پر نکرده باشد و اگر به جای درختان پر از میوه معرفت و شناخت، علف های جهل و نادانی، نباشند؛ و یا به جای یاس های خوشبوی ایمان و امید، خَس و خاشاک دنیاگرایی و افسردگی نصیبمان نشود.

بزرگترین کتاب

نام کتاب که می آید، افتخار می کنیم «قرآن»، بزرگ ترین و شریف ترین کتاب آفرینش از آنِ ماست. سربلندیم به این که «قرآن»، کتاب نور و هدایت، شفا و رحمت و خیر و برکت متعلق به ماست. به همه عالم فخر می کنیم که به این کتاب ایمان داریم و در سایه آن از هر گزندی محفوظیم.

بهترین دوستی ها

خسته از بطالت بی حاصلگی ایام، از صداهای آزار دهنده و جار و جنجال، از قدم زدن های بیهوده در کوچه و خیابان های شهر، درمانده از ندانستن و تهی و ناآشنا بودن، به سوی روزنه ای از نور می روم؛ نور سپیدی که از پنجره می تابد، دلم را به میهمانی گل ها می برد. پیچک های شور و نشاط به تمام وجودم می پیچد و نسترن های امید در جانم می روید. صدها کتاب، هر کتاب با صدها برگ معرفت، صدها باغ پر از گل های دانستن، فهمیدن و پر از زلال بیداری، بهترین دوست تنهایی من است.

دریچه دانایی

کتاب دریچه ای است گشاده با دنیایی از تازگی ها، از آسمان و زمین، از عمق کهکشان، از دور دستهای تاریخ. گذشتگان، از رازهای خلقت، از گفتارهای نیک و از پندهای شیرین که روح عطشناک انسان را سیراب می کند. امّا افسوس که خفّاشان بدخواه گاه دریچه های دانستن را رو به تاریکی ها می گشایند تا چشمان ما به روشنی باز نشود، دریغ از ما که از این دریچه ها به جهان بنگریم.

غذای روح

کتاب غذای روح، دوست و هم صحبت غربت و نشان دهنده الگوی زندگی ماست، در انتخابِ بهترِ آن، بکوشیم.

حذر از گرداب

هر کتاب دریای است که گاه خواندن، در آن، غوطه وری و پیش می روی. گاهی در این دریا، مرواریدی هست برای صید، یا دست کم چند ماهی که روح را با آن سیر کنی؛ و گاه گردابی است متلاطم که گم گشته و حیرانت می سازد و یا چند برگِ مرداب گونه وجودت را به تلخی و سقوط بکشاند. سپس هشدار و زینهار که در کدام دریایی!

از درون کتاب

در سال گذشته چند کتاب خوانده ای؟ نام کتاب هایی را که خوانده ای بیاد داری؟ گاهی نام کتابی را که می خوانیم و یا نام نویسنده آن را نمی دانیم و فقط چون شیرین است و جذاب، آن را می خوانیم؛ غافل از این که شاید، گرگی باشد در لباس میش. سپس بیایید با چشمانی باز و هوشیار، بخوانیم.

کتاب گنجینه تحریه ه

شکست، مقدمه پیروزی و خود، تجربه ای است. امّا اگر بخواهی برای هر فهمیدن یک بار تجربه کنی، تمام زندگی را به شکست ها و تلاش های بیهوده خواهی گذراند، حال آن که می توان با خواندن کتاب ـ که گنجینه تجارب دیگران است ـ صدها قدم جلوتر از زندگی پیش رفت و موفق بود.

مایه حیات

کتاب، چشمه ساری است جاری و روان که روح عطشناک انسان را سیراب می کند. اگر آبِ این چشمه از سرزمین پاکی و وابستگی سرچشمه بگیرد، زلال آن، مایه حیات و تعالی دهنده روح کمال جوی انسان است و اگر نا پاکی و تیرگی ها سرچشمه این نهر باشند، سمّی مهلک برای روح تشنه کمال خواهد بود.

راهی برای انتخاب

خواندن کتاب، بهترین و آسان ترین راه برای دست یابی به انتخاب صحیح است؛ راهی برای مهم ترین انتخاب، یعنی انتخاب مسیر و مشی زندگی. کتاب خوب، ما را منحرف نمی کند و با نشانه های هشدار دهنده، بهترین انتخاب را می نمایاند؛ انتخاب راه مستقیم با تلاش بی وقفه.

کتاب خوب

فروشنده پرسید: چه کتابی می خواهی؟ گفتم: کتابی که مهربان باشد و چهره ایمانیِ روحم را به ناخن ما دیگری و بی دینی نخراشد، کتابی که روح تشنه مرا در کویر جهل و نادانی رها نکند، کتابی که همدل و همزبان من باشد و مرا در غربت بیگانگان و اجنبی ها فرو نبرد.. کتابی که راستگو باشد و در دل من به جای پاشیدن بذر واقع گرایی، بذر دروغ و نفاق و کج فهمی نکارد؛ کتابی که دوست و خیرخواه من باشد.

کتاب های مخرب

صبح که می شد، در شکل و شمایل یک دوره گرد، با چرخ دستی اش، در کوچه ها جار می زد: «آی کتاب دارم کتاب، ارزان و زیبا، از من بخرید.» کتاب هایش جذاب بودند. کودک و بزرگ دورش حلقه می زدند و کتاب می خریدند. چیزی نگذشت که بیماری تمام محله را گرفت، کتاب هایش آلوده بود و او آدمکِ شیطان صفتِ دنیاگرایی بود که سم مهلک را در پوشش کتاب به جان محله ریخته بود. فاجعه ای که به سادگی قابل جبران نبود. بهوش باشید این دوره گرد در محله شما سرک نکشد.

انتخاب کتاب، انتخاب دوست

وقتی که کتابی را می خوانی، گویی با دوستی سخن گفته و شنیده ای. اگر کتاب، موج خداجویی و کمال طلبی را در تو به جوشش درآورد، هم صحبتی نیکو و الگویی شایسته یافته ای و اگر حس دنیاپرستی و خواهش های نفسانی را در تو بیدار سازد، بدان آن کتاب گردابی هولناک است. به هوش باش در دریای پر گوهر کتب، در کام گرداب های جهل و غفلت اسیر نگردی.

هم صحبتی با کتاب

کتاب ها نه فقط مرکّبی بر کاغذند، بلکه گویندگانی هستند که با شنونده خود سخن می گویند. کتابی که از سرزمین وحی و خانه دل ائمه(ع) و چشمان رازدار مؤمنان سخن بگوید، تو را به خیر و برکت و نور می کشاند و کتابی که از خانه سیاه دل ابلیس و سرزمین متعفن خودخواهی و دنیاگرایی حرف بزند، تو را به بلا و تباهی خواهد کشاند. امام جواد(ع) می فرماید: «هر کس سخن گوینده ای را با اطمینان به او بشنود، گویا او را پرستیده است؛ اگر گوینده الهی باشد، خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن بگوید، ابلیس را پرستیده است

جدّی تر فکر کنیم

بهار، همیشه خیلی زود می گذرد. بهار جوانی هم به یک چشم بر هم زدن از دست می رود، امّا همان مدّتِ کوتاه سرمایه همه زندگی است. کمی جدّی تر فکر کنیم تا این سرمایه به بطالت نگذرد. کتاب ها مثل نسیم بهاری روح و روان انسان را طراوت می بخشد، زلال دانش که در کتاب موج می زند، تشنگیِ جان را سیراب می کند و در سایه سار هم صحبتی و همدمی با کتاب، وجود انسان آرامش را حس می کند. اگر کتاب از خوبی ها، زیبایی ها و راستی ها بگوید، درخت زندگی، پربار و محکم خواهد شد.

مطالعه، فقط خواندن نیست، رفتن یک راه است، پا به پای جملات، دست در دست کلمات و لمس نزدیک همه آنچه در کتاب است. کتاب خواندن هنر است.

هدف خلقت

«اِقرَاء بِاسمِ رَبِّک الَّذی خَلَق». «بخوان»، این اولین گفته خدا با حبیبش است. «بخوان» تا هدف خلقت به دست آید، تا دین خدا استوار شود، تا آفرینش به هدف خود برسد، بخوان که کتاب، برترین معجزه جاوید آفرینش است. روز کتاب و کتابخوانی بر شما پیروان کتاب آسمانی، قرآن مبین مبارک باد.

شرافت کتاب

در عظمت و شرافت کتاب همین بس که خدای متعال به آن سوگند یاد می کند: «ن وَ القَلَم وَ ما یَسطُرُون؛ قسم به قلم و آن چه می نویسند» کتاب از برترین نعمت های الهی است که در پناهش بشر از حضیض و گرداب جهل به بلندای دانش می رسد و از تاریکی غفلت به روشنی دانایی پا می نهد. ما نیز کتاب را بزرگ بداریم.

کتاب بیانگر شخصیت

کتاب ها پنجره هایی درون آینه تمام نمای ذهن نویسندگانشان هستند و بوستان هایی که از چهره دستی باغبانان نشان دارند. امیر مؤمنان؛ علی(ع) می فرماید: «کتابُّ الرَّجُلِ عُنوانُ عَقْلِهِ وَ بُرهانُ فَضْلِهِ؛ نوشته آدمی، نشان عقل و نشاندهنده میزان فضیلت اوست»

کتاب ها، سپری در برابر آتش

کتاب های مفید و علمی، در شرافت و افتخار، برتر از حتی خون شهیدان اند و چنان گران بهایند که حضرت رسول(ص) در این مورد می فرماید: «المؤمنُ اِذا ماتَ وَ تَرَکَ وَ رَقَة واحِدَةً عَلَیْها عِلْمٌ تَکُوُنُ تِلْکَ الورَقةُ یَوْمَ القیامَةِ سَتَرا فیما بینَهُ وَ بَیْنَ النّارِ؛ هرگاه مؤمنی از دنیا برود و و از او یک ورق که بر آن نکته علمی نگاشته شده باشد، باقی بماند، سپری بین او و آتش جهنّم خواهد بود

نهج البلاغه؛ کتاب دل

امسال، سال مولا علی(ع) است و نهج البلاغه، فخر همه کتاب هاست. در فصاحت و بلاغت، شریف ترین؛ در معرفت و شناخت، بهترین؛ در علم و ادب، برترین و در نورانیت و معنویت عالی ترین. فرخنده باد سال مولایمان علی(ع) ـ گرامی باد. روز کتاب بر شیعیانش عشق به این کتاب مبارک باد.

نهج البلاغه؛ زینت کتاب ه

روز کتاب و کتابخوانی را با نهج البلاغه گرانقدر آذین می بندیم. دریای پرشور معرفت و خداشناسی، دانستنی ها و پندها، روشنگری ها و بینش ها که روح مشتاق ما را به بلندای آسمانِ فهم و درک می برد و کدورت کج فهمی و کژی را می زداید و به گوهر معرفت و شناخت آراسته می کند. خوشا به جلال و شکوه این کتاب و آفرین به شیعیان علی(ع) در این روز!

ژرف ترین اعجاز

کتاب و نوشتارِ هدفمند و حکمت آمیز، چونان ساحری روح آدمی را سحر می کند و مرواریدِ درخشان حقیقت و معرفت را بر ساحل فهم و درک او می کشاند. از این روی آخرین معجزه جاویدان پیامبر، شگفت ترین و ژرف ترین اعجاز خدا، در قالب کتاب آمده است تا روح آدمیان را در میان امواج موّاجش به کرانه های سعادت بکشاند و جان های مشتاق را به لقای الهی نزدیک کند. گرامی باد معجزه جاوید، گرامی باد کتاب شگفت و تحسین برانگیز مسلمانان، گرامی باد روز کتاب و کتابخوانی.

کتاب، نعمت بزرگ خدا

کتاب نعمت و بخشش بزرگ الهی، چراغ هدایت انسان و لطف بی پایان حضرت حق بر انسان است. کتاب آینه ای است که حوادث غایب از نظر و معانی نهفته در درون آفریده ها را روشن می کند و آن ها را از پسِ پرده مرور زمان و بُعدِ مکان حاضر می سازد، گویی حوادث قرن ها قبل و هزاران فرسنگ دور، در این لحظه اتفاق می افتد. و این نشان عظمتِ نعمت الهی است که بر بشر ارزانی شده است. سپس باید که متواضعانه قامت بلند ذهن را در برابرش خم کنیم و گرامیش بداریم.

کتاب های پاک

کتابی می آورم تا بخوانمش، کتابی که برایم از دل های بی ریا بگوید، از چشم های معصوم، از شهادت و دلیری شهادت طلبان. کتابی که برایم از نور بگوید، از پیامبر، از صورت زیبا و سیرت نیکویش، کتابی که برایم از عفاف بگوید، از پاک بودن، و از آسمانی و الهی بودن. کتابی که برایم از خوبی ها بگوید تا با آن در بهشت نیکی ها قدم زنم و دلخستگی ام را به سایه سار آرامش آرام دهم و تمام وجودم را از زیبایی ها و خوبی ها لبریز سازم. به راستی کتاب های پاک به اندازه دل های پاک، دوست داشتنی و مهربانند.

کتاب ها در سنجش ذهن

بعضی از کتاب ها چنان عمیقند که جهان با همه وسعتش در آن گم می شود. بعضی آن قدر کوچکند که خود را به زور نشان داده اند؛ فکرِ بلند هرگز کتاب های سطحی را نمی پسندد و فکر کوتاه و نارس هرگز نمی تواند به کتاب های عمیق و معنادار و با محتوا دست یابد. بنگریم چگونه کتابی می خوانیم!

اساس و شالوده زندگی

خواندن کتاب های ارزشمند، اساس زندگی سعادتمندانه است. کتاب های ارزشمند، گوهرهای شب تاب زندگیِ پر از ظلمت و جهل اند. ریسمان های صعودند از ژرفای جهالت و تاریکی به اوج نورانیّت آسمان دانایی. دست از این گوهرها بر نداریم و آنها را گرامی بداریم.

کتاب ها از عرش تا فرش

دنیای کتاب ها، دنیای شگرفی است. در این میان، نهج البلاغه نیز کتاب است؛ کتابی که قلب ها را روشن می کند و معرفتش در دل ها آتش عشق می افروزد و موج خداجویی و کمال طلبی اش، به سینه ها می کوبد. آیات شیطانی هم کتاب است. حاصل عمر سوخته فردی از تاریکی و ظلمت آمده. با این هدف پوچ که تمام چراغ های نوربخش دنیا را خاموش کند و ظلمت جهل و نادانی را در آسمان گیتی بپاشد. این کتاب است، آن هم کتاب؛ با تفاوتی به اندازه تفاوت نور و ظلمت.

کتاب های سودمندِ علمی، پل ارتباط فکری بین ما و پیشینیانند؛ تنها آینه تمام نمای تلاش گذشتگان و یکتا چراغ فروزنده آنچه زمان بر آن پرده ابهام افکنده است. کتاب ها را پاس بداریم.

سیری بر فراز زمان و مکان

کافی است یک کتاب خوب انتخاب کنی و ورق هایش را یکی پس از دیگری از صفحه ذهن و دیده بگذرانی، تا قفس کوچک روزمرگی زندگی ات بشکند و از بیرون به گرداب تشویش ها و هیجاناتی که در آن غرق شده ای بنگری. از سیلاب تندگذر زمان سربلند کنی و به فرا سو نظر بیندازی. پرده های مکان را کنار بزنی و تا دورترها بروی. کتاب بابی است برای پرواز ذهن و خیال، آفرین به بالی که به آسمان خوبی ها پروازت دهد.

کتاب را بشناسیم

در زندگی امروزی با فریب های هزار رنگ شیطان، با دام های پر از دانه های دورویی، اگر کتابی بخوانی که سردرگمت کند، بی هدف و با مقصد بارت بیاورد و راه را نشانت ندهد، راه را گم خواهی کرد و به هدف نخواهی رسید و بیهوده خواهی رفت.

در زلال کتاب

اگر فقط روزی یک بار روح آزرده از دود و دم تردیدها و نادانی ها و سر و صدای خودکامی ها را در زلال چشمه کتاب های راه نما شست و شو دهیم، هرگز غبار خطا و اشتباه و آلودگیِ ندانستن و نفهمیدن روحمان را بیمار نخواهد کرد.

دوستان آشنا

کتاب ها دوستانی بسیار مهربان و رئوفند. در کم ترین فرصت بیش ترین بهره را می دهند، هر جا که بخواهی به سراغَت می آیند و در هر حالتی با تو سخن می گویند. کم ترین فرصت را برای دیدار می پذیرند و بر آنچه می گویند استوارند. بی تکلف و بی زحمت، همیشه میهمان مهر تو می شوند و یک دنیا دانش و فهم را برایت هدیه می آورند. گر چه هستند کتابنماهایی که در لباس فرهنگ و معرفت و هدیه شان جز ضرر نیست، امّا اگر هوشیار باشی، چنین به تو نخواهد رسید.

کتاب و بهره مندی

خواندن کتاب، کاری بسیار لازم و ارزشمند است، نباید آن را با چاشنی بی حاصلگی و هرزگی آلوده کرد. کتاب باید که مفید باشد. باید وقتی کتاب می خواهی، چیزی بفهمی، چیزی را حس کنی، باید چیزی را به دست آوری، باید نفعی و معنایی ببری؛ حداقل به اندازه وقتی که گذرانده ای. باید کتاب ها بزرگوار باشند.

کتاب، رشته نجات

کتابی را باید خواند که از او بگوید؛ از او که جهان در ید حکمت و دانش اوست. کتابی را باید خواند که از انسان بگوید که از کجا آمده و به کجا خواهد رفت. کتابی را باید خواند که از بایدها و نبایدها بگوید؛ مثل چراغی در راه، در شبی تاریک. کتابی را باید خواند که دل را بیدار کند و قلب را امیدوار، دست و دل را به تلاش وا دارد و پای را به رفتن. کتابی را باید خواند که رشته ای برای بیرون آمدن از چاه جهل، به آسمان معرفت باشد. کتابی را باید خواند که شمیم عطرش مشام جان را از مستی معرفت و شناخت لبریز کند.

کتاب خواندن یعنی یافتن دوستی تازه، یعنی یک پله بالا رفتن در دانستن و معرفت، یعنی گشودن یک پنجره از نور به روی زندگی، یعنی کنار رفتن پرده نادانی از پیش چشم حکمت و دانش و یعنی نفس کشیدن در هوای تازه دانستن و آگاهی.

کتاب؛ راه رهایی

کتاب خواندن آزادی است. شکستن دیوار جهل و نادانی، شکستن حصار ندانستن ها. از زندان تاریک ناآگاهی بیرون رفتن و به دنیای روشن و پر تحرک دانایی و آگاهی قدم گذاشتن؛ پاینده باد رهایی و آزادی از جهالت.

خواندن کتاب؛ سیر در معنی

خواندن یک کتاب، هجی کردن کلمات آن است، کتاب خواندن، فهمیدن است. باید نور دانستن را احساس کنی، باید روحت تازه شود، باید پرده از ندانستنی ها کنار رود، باید حس کنی چیزی در تو جوشیده، چیزی به دست آورده ای و رازی را گشوده و کشف کرده ای باید کتاب را با وجودت حس کنی.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۳۷
ابراهیم خندان